اقا کریم
یه روز صبح من و گل دخملم توی خونه نشسته بودیم و داشتیم تلویزیون نگاه می کردیم که یه دفعه رها خانم یه صدای عجیب و جدید به گوشش خورد.
با تعجب رو کرد به مامان و پرسید:
صدای چیه؟
مامان هم جواب داد که یا کریم عزیز دلم.
رهایی یه کمی فکر کرد و گفت مامان بگو اقا کریم بره من ازش می ترسم.
الهی فدات بشم که هنوز نمی تونی خیلی از کلمات رو تلفظ کنی و معنی شون هم نمی دونی.
تو دختر کوچولوی نازنازی مامانی.
خیلی دوستت دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی